داستان کودکانه درباره پیدا کردن دوست در مدرسه با بازی های گروهی

نازنین دختری بود که تازه به یک مدرسه جدید آمده بود. وقتی اولین روز وارد کلاس شد، دید همه بچه ها گروه های خودشان را دارند و با هم صحبت می کنند. او احساس تنهایی کرد و نمی دانست چطور باید دوست پیدا کند. در زنگ تفریح، بچه ها در حیاط مشغول بازی های مختلف بودند. نازنین گوشه ای نشست و فقط نگاه کرد. یکی از بچه ها به نام مهسا متوجه شد که نازنین تنهاست و او را به بازی قایم موشک دعوت کرد. در ابتدا کمی خجالت کشید، اما بعد از چند دقیقه با هیجان در بازی شرکت کرد. هر بار که نازنین نقش می گرفت یا کسی را پیدا می کرد، بقیه بچه ها برایش دست می زدند. همین تشویق ها باعث شد احساس اعتماد به نفس کند. روزهای بعد هم در بازی های طناب کشی، فوتبال و دویدن شرکت کرد و کم کم دوستان زیادی پیدا کرد. او فهمید که بهترین راه برای دوست شدن با دیگران، شرکت در فعالیت های گروهی و همکاری است. از آن به بعد، نازنین دیگر تنها نبود و هر روز با دوستان جدیدش بازی می کرد و خوشحال بود. این تجربه به او یاد داد که دوستی با یک سلام ساده یا شرکت در یک بازی می تواند شروع یک رابطه زیبا باشد.