شیر مغرور و درس دوستی حیوانات جنگل

شیر مغرور جنگل فکر می کرد همه حیوانات فقط باید از او بترسند، اما با همکاری خرگوش و پرندگان یاد گرفت که دوستی و احترام ارزشمندتر از قدرت است.

👶 7 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/09/21
داستان شیر مغرور و درس دوستی حیوانات جنگل

📖 متن داستان

در دل جنگل سبز و پر درخت، شیری زندگی می کرد که خود را سلطان مطلق می دانست. او هر روز با غرور در میان حیوانات قدم می زد و انتظار داشت همه از او بترسند و در برابرش تعظیم کنند. حیوانات کوچک تر از ترس او همیشه ساکت بودند، اما در دلشان از رفتار مغرورانه شیر ناراحت بودند. روزی خرگوش دانا تصمیم گرفت به شیر درس مهمی بدهد. او با کمک پرندگان و سنجاب ها نقشه ای کشیدند. آنها غذایی برای شیر آماده کردند و او را به مهمانی دعوت کردند. شیر با تعجب دید که همه با لبخند و احترام واقعی، نه از ترس بلکه از محبت، او را پذیرفتند. وقتی خرگوش گفت: «ای شیر بزرگ، احترام واقعی از دل می آید، نه از زور»، شیر لحظه ای به فکر فرو رفت. او فهمید که دوستی و مهربانی می تواند او را محبوب تر و قوی تر کند تا ترس و زورگویی. از آن روز شیر مغرور تغییر کرد و به حیوانات جنگل احترام گذاشت. همه او را دوست داشتند و جنگل پر از آرامش شد.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی