سارا همیشه عاشق ریاضی بود. یک روز در کتاب ریاضی اش مسئله ای جادویی دید: «یک عدد بگیر و توان دوم آن را حساب کن.» وقتی بلند گفت: «من می خواهم این مسئله را حل کنم!» ناگهان جادوگری ظاهر شد و گفت: «اگر بتوانی الگوریتم درست بنویسی، به تو قدرت دیدن دنیای توان ها را می دهم.»
سارا فکر کرد و گفت: «مرحله اول: ورودی = یک عدد. مرحله دوم: پردازش = عدد × عدد. مرحله سوم: خروجی = حاصل ضرب.» جادوگر لبخند زد و گفت: «درست است!»
او برای امتحان عدد 5 را وارد کرد. پردازش شد: 5 × 5 = 25. خروجی روی هوا نوشته شد: «25». سپس جادوگر گفت: «می توانی همین الگوریتم را برای توان های بزرگ تر هم بنویسی. کافی است عدد را بارها در خودش ضرب کنی.»
سارا با خوشحالی یاد گرفت که توان در ریاضی هم یک الگوریتم ساده دارد: ورودی، پردازش و خروجی. از آن روز او به دوستانش هم یاد داد که می توانند با همین روش، حتی سخت ترین مسائل ریاضی را حل کنند.