سارا دختری باهوش و مهربان بود، اما یک عادت بد داشت؛ او همیشه موبایل در دستش بود. چه در خانه، چه در مدرسه، حتی هنگام غذا خوردن، نگاهش به صفحه ی موبایل بود. ابتدا همه چیز سرگرم کننده بود؛ بازی ها، شبکه های اجتماعی و فیلم های کوتاه. اما به مرور زمان، نمراتش در مدرسه پایین آمد. دیگر نمی توانست خوب تمرکز کند. چشم هایش زود خسته می شدند و شب ها دیر می خوابید. پدرش یک روز گفت: «سارا جان، تو دختر باهوشی هستی، اما موبایل دارد زمان و انرژی ات را می گیرد. اگر آینده خوبی می خواهی، باید یاد بگیری از موبایل درست استفاده کنی.» سارا ابتدا به حرف پدرش اهمیت نداد. اما یک روز بهترین دوستش او را صدا زد که با هم بازی کنند. سارا گفت: «نه، الان سرم شلوغ است!» و دوباره به موبایل خیره شد. فردای آن روز دید دوستانش بدون او به پارک رفته اند. همان شب وقتی نمرات پایینش را دید، به فکر فرو رفت. موبایلش را کنار گذاشت و شروع کرد دوباره درس خواندن، ورزش کردن و با دوستانش بودن. بعد از مدتی احساس کرد شادتر و سالم تر است. او فهمید موبایل وسیله ای برای کمک به زندگی است، نه جایگزین آن. سارا یاد گرفت که آینده روشنش به تلاش، دوستی و یادگیری وابسته است، نه ساعت های طولانی پای موبایل.
داستان کودکانه دختری که همیشه با موبایل بازی می کرد
این داستان درباره دختری است که ساعت های طولانی با موبایل بازی می کرد و کم کم روابطش با خانواده و دوستانش ضعیف شد، تا اینکه متوجه شد موبایل نباید همه ی زندگی اش باشد.
👶 7 - 12 سال
✍️ جلال اونق
📅 2025/09/27
📖 متن داستان
📱 اپلیکیشن اندروید
📱
🚀 به زودی!
امکان گوش دادن به داستانها در اپلیکیشن اندروید
🎵
گوش دادن آفلاین
📚
کتابخانه شخصی
⭐
ذخیره علاقهمندیها
🔔
اطلاعرسانی جدید