ماجراجویی آرام بخش خرگوش کوچولو در جنگل شب

در دل جنگلی آرام، خرگوش کوچکی زندگی می کرد که همیشه قبل از خواب دوست داشت به صدای جیرجیرک ها گوش کند. یک شب، وقتی ماه به شکل یک فانوس بزرگ و درخشان در آسمان می تابید، خرگوش تصمیم گرفت به ماجراجویی کوچکی برود. او از خانه ی نرم و گرم خود بیرون آمد و با دقت به صدای پرندگان شب خوان گوش داد. در مسیر، با جغدی مهربان آشنا شد که به او گفت: «اگر به نور ماه گوش دهی، آرامشی در قلبت پیدا می کنی.» خرگوش با دقت به آسمان نگاه کرد و احساس کرد قلبش پر از آرامش و شادی شده است. کمی جلوتر با سنجابی آشنا شد که برایش داستان های آرام بخش تعریف کرد. سرانجام خرگوش به خانه بازگشت، در لانه ی نرمش دراز کشید، به یاد ماجراجویی شیرینش افتاد و آرام آرام به خوابی شیرین و پر از رویاهای زیبا فرو رفت.