سفر خواب آلود پرنده کوچولو به سرزمین ابرها

پرنده ای کوچک در سفر شبانه خود به سرزمین ابرها می رود و در میان آنجا آرامش و شادی پیدا می کند.

👶 7 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/09/27
داستان سفر خواب آلود پرنده کوچولو به سرزمین ابرها

📖 متن داستان

پرنده کوچکی بود که همیشه قبل از خواب دوست داشت پرواز کوتاهی در آسمان شب داشته باشد. یک شب آرام، وقتی باد ملایمی در آسمان وزید، پرنده بال هایش را گشود و به سوی ابرها پرواز کرد. در آن بالا، ابرها مثل بالش های نرم و سفید کنار هم نشسته بودند. پرنده روی یکی از ابرها نشست و احساس کرد در تختخوابی از پنبه نشسته است. ماه در بالای سرش می درخشید و ستاره ها مثل چراغ های کوچک چشمک می زدند. ناگهان یک ابر مهربان با صدایی آرام به او گفت: «در آسمان همیشه آرامش وجود دارد، فقط کافی است چشم هایت را ببندی.» پرنده کوچولو به آرامی چشم هایش را بست، بال هایش را جمع کرد و در میان ابرها به خوابی شیرین فرو رفت. او خواب دید که در دنیایی پر از پرندگان رنگارنگ و آوازهای شاد پرواز می کند و همه جا پر از خنده و نور بود.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی