نیلوفر همیشه از تنهایی شکایت می کرد. او بیشتر وقتش را با تبلت می گذراند و کم کم احساس می کرد خوشحال نیست. یک روز وقتی در راهروی آپارتمان قدم می زد، صدای خنده چند بچه دیگر را شنید. آن ها داشتند بازی «اسم و فامیل» و «قایم باشک» بازی می کردند.
با تردید جلو رفت و به آن ها سلام کرد. بچه ها با خوشرویی او را به جمع شان دعوت کردند. از همان لحظه نیلوفر فهمید که بازی های گروهی خیلی بیشتر از تبلت می تواند سرگرم کننده باشد. روزها گذشت و بچه ها بازی های جدیدی مثل طناب کشی، نقاشی جمعی روی کاغذهای بزرگ و حتی نوشتن داستان های مشترک را شروع کردند.
راهروهای آپارتمان پر از صدای خنده شد و والدین از اینکه بچه ها کمتر جلوی تلویزیون و موبایل می نشینند، خوشحال بودند. این تجربه به همه آن ها آموخت که زندگی آپارتمان نشینی اگر همراه با دوستی و خلاقیت باشد، بسیار شیرین تر از دنیای دیجیتال است.