در جنگلی سرسبز، درخت بزرگی زندگی می کرد که شاخه هایش همیشه پر از سایه و آرامش بود. یک روز پرنده کوچکی که بال زخمی داشت، روی شاخه او نشست. پرنده غمگین بود چون نمی توانست پرواز کند. درخت با مهربانی شاخه هایش را باز کرد و گفت: «اینجا بمان تا خوب شوی.» پرنده روزها و شب ها روی شاخه درخت ماند. درخت برایش سایه فراهم می کرد، باران را از او دور نگه می داشت و حتی با صدای خش خش برگ هایش او را آرام می کرد. وقتی پرنده خوب شد و توانست پرواز کند، گفت: «دوست عزیزم، تو باعث شدی دوباره امیدوار شوم.» از آن روز پرنده هر صبح به درخت سر می زد و برایش آواز می خواند. درخت هم خوشحال می شد. این دوستی به بچه های جنگل آموخت که دوست خوب کسی است که بدون چشم داشت کمک می کند، رازدار است و باعث شادی و آرامش دیگری می شود.
راز دوستی درخت و پرنده
در این داستان، یک درخت مهربان و یک پرنده کوچک به کودکان نشان می دهند که دوستی واقعی یعنی بخشش، همراهی و مراقبت از هم.
👶 7 - 12 سال
✍️ جلال اونق
📅 2025/09/29
📖 متن داستان
📱 اپلیکیشن اندروید
📱
🚀 به زودی!
امکان گوش دادن به داستانها در اپلیکیشن اندروید
🎵
گوش دادن آفلاین
📚
کتابخانه شخصی
⭐
ذخیره علاقهمندیها
🔔
اطلاعرسانی جدید