مهدی همیشه عاشق فوتبال بود و وقتی به تیم مدرسه دعوت شد، بسیار خوشحال شد. اما خیلی زود متوجه شد بعضی از بچه ها فقط دنبال گل زدن خودشان هستند و به دیگران پاس نمی دهند. او کمی ناراحت شد، چون فکر می کرد فوتبال یعنی همکاری. در یک مسابقه سخت، مهدی توپ را گرفت. همه منتظر بودند که خودش گل بزند، اما او دید دوستش علی در موقعیت بهتری است. او توپ را به علی پاس داد و علی گل زیبایی زد. همه تشویق کردند و مربی گفت: «این یعنی کار تیمی واقعی!» بعد از بازی، بچه ها فهمیدند که همکاری و تشویق یکدیگر مهم تر از برنده شدن فردی است. از آن روز، بچه ها یاد گرفتند که دوستان خوب کسانی هستند که به هم کمک می کنند، موفقیت دیگری را مثل موفقیت خودشان می بینند و هیچ وقت هم تیمی شان را تنها نمی گذارند. مهدی نه تنها یک بازیکن خوب شد، بلکه دوستانی پیدا کرد که همیشه در زمین و بیرون از آن کنارش بودند.
دوستی در تیم فوتبال مدرسه
این داستان درباره ی پسری به نام مهدی است که در تیم فوتبال مدرسه یاد می گیرد دوستی واقعی یعنی همکاری، احترام و دلگرمی دادن به هم تیمی ها.
👶 7 - 12 سال
✍️ جلال اونق
📅 2025/09/29
📖 متن داستان
📱 اپلیکیشن اندروید
📱
🚀 به زودی!
امکان گوش دادن به داستانها در اپلیکیشن اندروید
🎵
گوش دادن آفلاین
📚
کتابخانه شخصی
⭐
ذخیره علاقهمندیها
🔔
اطلاعرسانی جدید