حقیقت پنهان پشت لبخندها

سه دوست مدرسه ای تلاش می کنند تا راز پشت تصاویر خنده دار و زشت گفتار یکی از کاربران محبوب شبکه اجتماعی را کشف کنند و درمی یابند که او فقط برای جلب توجه این گونه رفتار می کند.

👶 8 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/10/05
داستان حقیقت پنهان پشت لبخندها

📖 متن داستان

در مدرسه ای شلوغ، سه دوست به نام های پارسا، تینا و امیررضا همیشه با هم بودند. آن ها عاشق ماجراجویی و کشف چیزهای جدید بودند. یک روز تینا با هیجان گفت: «بچه ها! یه صفحه توی شبکه ی اجتماعی پیدا کردم که خیلی خنده داره! یه پسر هست که همیشه حرف های زشت می زنه و همه براش می خندن!» پارسا کمی فکر کرد و گفت: «اما اگه کسی حرف بد بزنه فقط برای اینکه دیگران بخندن، این درسته؟» امیررضا شانه بالا انداخت: «مهم نیست، فقط بامزه ست!»

اما روزها گذشت و رفتار امیررضا تغییر کرد. او شروع کرد در کلاس شوخی های بی ادبانه گفتن تا بقیه بخندند. معلمش ناراحت شد و گفت: «امیررضا، شوخی وقتی زیباست که به دیگران آسیب نزنه.» اما او نمی فهمید. تا اینکه روزی بچه ها تصمیم گرفتند آن پسر معروف شبکه را پیدا کنند و با او صحبت کنند. بعد از کمی جستجو، فهمیدند آن پسر نوجوانی تنهاست که گفته بود: «من فقط این کارها رو می کنم چون کسی منو جدی نمی گیره. وقتی حرف زشت می زنم، همه به من توجه می کنن.»

دوستان سکوت کردند. تینا آرام گفت: «چه غم انگیز... او فقط دنبال محبت بوده، نه خنده.» همان شب امیررضا تصمیم گرفت دیگر به دنبال خنده های بی ارزش نباشد. فردا در مدرسه گفت: «من اشتباه کردم. دیگه حرف بد نمی زنم. می خوام خنده هامون واقعی باشه.» از آن روز سه دوست تصمیم گرفتند صفحه ای جدید درست کنند که در آن فقط حرف های مهربانانه و داستان های آموزنده بگذارند. به زودی، صفحه ی آن ها محبوب شد چون با صداقت و مهربانی پر بود.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی