رادین همیشه عاشق دیدن عکس های زیبا بود. او در شبکه های اجتماعی صفحه هایی را دنبال می کرد که خانه های بزرگ با استخر، باغ های پرگل و اتاق های درخشان را نشان می دادند. وقتی مادرش گفت باید اتاقش را مرتب کند، زیر لب غر زد: «ای کاش ما هم مثل اون ها خونه ی قشنگی داشتیم تا مجبور نبودم همه چیز رو تمیز کنم!» مادر لبخندی زد و گفت: «پسرم، همیشه واقعیت را با تصویر اشتباه نگیر.» اما رادین توجهی نکرد.
چند هفته بعد، در مدرسه، یکی از دوستانش گفت که عمویش در شرکت طراحی تصاویر کار می کند. رادین با کنجکاوی رفت تا ببیند آنجا چه می کنند. وقتی وارد شد، حیرت کرد؛ همان خانه ای که در صفحه ی مورد علاقه اش دیده بود، روی صفحه ی کامپیوتر در حال طراحی بود! مهندس گفت: «این فقط یک مدل سه بعدی است. ما آن را با نور و جلوه های ویژه ساختیم تا زیبا به نظر برسد.» رادین با دهان باز نگاه می کرد و گفت: «یعنی... واقعی نیست؟!» مرد خندید و گفت: «نه پسرم، بیشتر چیزهایی که در اینترنت می بینی ساخته ی نرم افزار و دوربین است.»
آن شب رادین به خانه برگشت، به اتاق کوچکش نگاه کرد و با لبخند گفت: «واقعی تر از هر تصویر دروغینیه.» از آن روز تصمیم گرفت از دیدن تصاویر مجازی لذت ببرد، اما دیگر آن ها را با واقعیت اشتباه نگیرد.