پیام مرموز در شبکه اجتماعی

نرگس دختری باهوش بود که در شبکه اجتماعی برای حیوانات خانگی عکس می گذاشت. یک روز فردی ناشناس برایش پیام داد و سعی کرد او را فریب دهد. اما نرگس با درایت خود و کمک مادرش، از خطر نجات پیدا کرد و به پلیس گزارش داد.

👶 8 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/10/07
داستان پیام مرموز در شبکه اجتماعی

📖 متن داستان

نرگس دختری یازده ساله بود که عاشق حیوانات بود. او گربه ای داشت به نام «پفی» و همیشه عکس های بامزه اش را در شبکه اجتماعی مخصوص حیوانات می گذاشت. یکی از روزها، فردی با حسابی ناشناس برایش پیام فرستاد: «سلام نرگس! گربه ات خیلی خوشگله، می خوام یه عکس خاص ازش بگیرم، می فرستی؟»

نرگس که از تعریف خوشش آمده بود، ابتدا پاسخ داد، اما وقتی آن فرد شروع کرد به درخواست های بیشتر، مثل گرفتن عکس از اتاق یا خودش کنار گربه، احساس عجیبی کرد. او سریع به مادرش گفت. مادرش با آرامش توضیح داد که گاهی افراد در اینترنت خودشان نیستند و ممکن است بخواهند کودکان را فریب دهند.

آن ها با کمک پلیس سایبری فهمیدند که آن حساب جعلی بوده و فردی بزرگسال سعی داشت با بهانه های ساده اعتماد بچه ها را جلب کند. نرگس خیلی خوشحال شد که به موقع متوجه خطر شده است. او تصمیم گرفت در شبکه اجتماعی فقط چیزهایی بگذارد که هیچ اطلاعات شخصی اش را نشان ندهد.

چند روز بعد، نرگس در مدرسه به دوستانش گفت: «اگه کسی ناشناس بهتون پیام داد، هیچ وقت جواب ندین! حتی اگه خیلی مهربون یا باحال به نظر برسه.» و همه ی بچه ها با او موافق بودند.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی