پاییز و زمستان، دوستان مهربان سلامتی

مانی پسر کنجکاوی است که همیشه از سرما فرار می کند، تا اینکه در یک مسابقه ی مدرسه درباره ی «دوستی با فصل ها» یاد می گیرد که پاییز و زمستان هم می توانند دوستان سلامتی باشند اگر درست رفتار کنیم.

👶 7 - 11 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/10/08
داستان پاییز و زمستان، دوستان مهربان سلامتی

📖 متن داستان

مانی همیشه از پاییز و زمستان دل خوشی نداشت. می گفت: «هوا سرده، همه سرما می خورن، آفتاب نیست!» اما معلم مدرسه شان مسابقه ای برگزار کرد به نام «دوستی با فصل ها». بچه ها باید یاد می گرفتند چطور در این دو فصل از خودشان مراقبت کنند و از زیبایی هایش لذت ببرند.

مانی اول نمی دانست از کجا شروع کند. تا اینکه مادربزرگش گفت: «من یه راز قدیمی دارم. پاییز و زمستون دشمن نیستن، فقط می خوان یادمون بدن مراقب خودمون باشیم.» مانی با کنجکاوی گوش داد. مادربزرگ گفت: «مثلاً در پاییز باید بیشتر میوه بخوری، انار و پرتقال که پر از ویتامین هستن. و در زمستون باید بدنت رو گرم نگه داری و زیاد آب بنوشی تا گلوت خشک نشه.»

مانی همه ی این چیزها را یادداشت کرد و حتی در مدرسه به بقیه گفت که باید وقتی عطسه می کنیم، جلوی دهانمان را با دستمال بگیریم، دست ها را تمیز نگه داریم و وقتی احساس خستگی می کنیم، استراحت کنیم. معلم از او تشکر کرد و گفت: «مانی، تو فهمیدی که پاییز و زمستون فقط سرد نیستن، بلکه یادآور مراقبت از سلامتی هستن.»

روز مسابقه، مانی پوستر زیبایی درست کرد که رویش نوشته بود: «پاییز و زمستان، دوستان مهربان سلامتی». در آن تصویر، درختی با برگ های نارنجی در کنار برف های سفید دیده می شد. همه از کار او لذت بردند و مانی برنده شد.

از آن روز دیگر او وقتی باران می بارید، لبخند می زد و وقتی برف می آمد، دلش گرم می شد. چون فهمیده بود که اگر خودمان را دوست داشته باشیم، هر فصلی قشنگ است.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی