داستان حضرت عیسی و دختر کوچکی که مهربانی را آموخت

در این داستان لطیف و آموزنده، حضرت عیسی (ع) به دختری کوچک یاد می دهد که مهربانی و بخشش، بهترین هدیه ای است که می توان به دیگران داد.

👶 6 - 10 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/10/11
داستان داستان حضرت عیسی و دختر کوچکی که مهربانی را آموخت

📖 متن داستان

روزی روزگاری در سرزمینی سبز و زیبا، حضرت عیسی (ع) میان مردم می زیست و آنان را به محبت، صداقت و کمک به یکدیگر دعوت می کرد. روزی در مسیرش، دختری کوچک را دید که سبدی از میوه در دست داشت و گریه می کرد. حضرت عیسی آرام جلو رفت و گفت: «دخترم، چرا گریه می کنی؟» دختر با چشمانی پر اشک گفت: «پدرم بیمار است و من می خواستم برایش میوه ببرم، اما پسران روستا همه میوه هایم را گرفتند و خندیدند.» حضرت عیسی با مهربانی دست بر شانه اش گذاشت و گفت: «ناراحت نباش، برو و به آن ها بگو که من تو را فرستاده ام تا دوباره سهمت را پس دهند، اما با لبخند، نه با خشم.» دختر کوچک با تردید رفت، ولی همان طور که پیامبر گفته بود، با لبخند از پسرها خواست که میوه هایش را برگردانند. پسرها که از نام حضرت عیسی شرمنده شدند، همه میوه ها را برگرداندند و از او عذرخواهی کردند. وقتی دخترک بازگشت، حضرت عیسی گفت: «دیدی دخترم؟ مهربانی کلید قلب هاست. هرگز با خشم، شادی را نمی یابی.» آن روز، دخترک یاد گرفت که مهربانی حتی می تواند دل کسانی را نرم کند که اشتباه کرده اند. او تا آخر عمرش این درس زیبا را فراموش نکرد.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی