پسر کتاب خوان و راز موفقیت آینده

در این داستان، امیر پسری است که از کتاب خواندن فرار می کند تا اینکه در یک روز بارانی با پیرمردی آشنا می شود که راز موفقیتش را در کتاب ها پیدا کرده است. امیر کم کم متوجه می شود که کتاب ها می توانند آینده اش را روشن تر کنند.

👶 8 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/10/21
داستان پسر کتاب خوان و راز موفقیت آینده

📖 متن داستان

در شهری کوچک و آرام، پسری به نام امیر زندگی می کرد. امیر همیشه از کتاب خواندن فرار می کرد. هر وقت مادرش از او می خواست کتاب داستان بخواند، می گفت: «مامان، حوصله ندارم! بازی کنم بهتره!» ولی یک روز بارانی که نمی توانست بیرون برود، کنار پنجره نشست و به باران نگاه کرد. در همان لحظه پیرمردی که همسایه شان بود، صدایش زد و گفت: «امیر جان! بیا کمی پیش من بنشین. می خواهم چیزی نشانت بدهم.»

امیر کنجکاو شد. پیرمرد یک کتاب قدیمی آورد و گفت: «این کتاب ها زندگی من را تغییر داده اند. وقتی هم سن تو بودم، فقیر بودم و چیزی نداشتم. ولی با خواندن کتاب ها، یاد گرفتم چطور فکر کنم، چطور تصمیم بگیرم و چطور موفق شوم.»

امیر با تردید کتاب را گرفت و شروع به خواندن کرد. کم کم احساس کرد در دنیای دیگری است؛ دنیایی پر از ماجرا، دانایی و هیجان. روز بعد دوباره به سراغ پیرمرد رفت و از او کتاب های بیشتری خواست. روزها و شب ها گذشت و امیر تبدیل به پسری باهوش و دانا شد. در آینده او نویسنده ای معروف و مهندس موفق شد که همیشه به کودکان یاد می داد: «هر کتاب یک کلید است، کلیدی برای باز کردن درهای آینده.»

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی