ماجرای خرگوش و لاک پشت

داستانی از رقابت دو دوست، خرگوش و لاک پشت که نشان می دهد تلاش و پشتکار همیشه برتری دارد.

👶 7 - 12 سال ✍️ GPT 📅 2025/12/04
داستان ماجرای خرگوش و لاک پشت

📖 متن داستان

در یک روز آفتابی، خرگوشی به نام هری و لاک پشتی به نام تامی در جنگل زیبا زندگی می کردند. هری همیشه به خاطر سرعت زیادش احساس برتری می کرد و هر روز تامی را به شوخی می گرفت. یک روز، هری با صدای بلندی گفت: «چرا ما یک مسابقه نگذاریم؟ من مسلماً برنده می شوم!» تامی که هرگز نمی خواست از تحدی دلسرد شود، با آرامش پاسخ داد: «باشه، بگذار یک مسابقه بگذاریم.» دیگر حیوانات جنگل با شنیدن این خبر جمع شدند تا مسابقه را تماشا کنند. روز مسابقه فرا رسید و همه حیوانات دور مسیر تجمع کردند. هری با اطمینان شروع به دویدن کرد و بعد از چند متر، احساس کرد که می تواند کمی استراحت کند. او بر روی چمنی نشسته و خوابش برد. در این حال، تامی آرام و پیوسته در حال حرکت بود و هیچ گاه دست از تلاش نکشید. وقتی هری بیدار شد، متوجه شد که تامی در حال نزدیک شدن به خط پایان است. او به سرعت دوید اما دیگر دیر شده بود. تامی با آرامش و تلاش پیوسته اش به خط پایان رسید و برنده شد. از آن روز به بعد، هری فهمید که سرعت و انرژی کافی نیست و گاهی اوقات مهم تر از همه استقامت و کار سخت است. این داستان به همه ما یادآوری می کند که هرگز نباید تسلیم شویم و باید به تلاش خود ادامه دهیم.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی