جستجوی ستاره های گمشده

داستانی درباره دو دوست که در یک شب تاریک تصمیم می گیرند به دنبال ستاره های گمشده در آسمان بگردند.

👶 7 - 12 سال ✍️ GPT 📅 2025/12/07
داستان جستجوی ستاره های گمشده

📖 متن داستان

در یک شب تاریک و پرستاره، دو دوست به نام های نیکو و سارا در پارک محله شان نشسته بودند. نیکو به آسمان خیره شده بود و گفت: "سارا، چرا امشب ستاره ها اینقدر کم نور به نظر می رسند؟" سارا با تعجب جواب داد: "من هم متوجه شدم. انگار چند تا از ستاره ها گم شده اند!" آنها تصمیم گرفتند تا به دنبال ستاره های گمشده بروند. نیکو پیشنهاد داد: "بیایید شب را به گشت و گذار در جنگل بگذرانیم، شاید ستاره ها در آنجا پنهان شده اند!" آنها راهی جنگل شدند. صدای شب و زنگ زدن جیرجیرک ها محیطی رازآمیز به وجود آورده بود. در حین عبور از درختان بلند، ناگهان صدای خنده و شادی هایی از دور به گوششان رسید. نیکو و سارا به سمت صدا رفتند و در آنجا یک گروه از پریان را دیدند که در حال رقص و شادی بودند. پری ها دور یک چراغ کوچک نشسته و ستاره ها را در دستانشان می چرخاندند. یکی از پری ها به آنها گفت: "ستاره ها تعبیر خواب های شما هستند و امشب خواسته اند کمی استراحت کنند!" نیکو و سارا با تعجب گفتند: "چطور می توانیم آنها را پیدا کنیم؟" پری ها با لبخند گفتند: "شما باید با نور قلب های خودشان، آنها را فرا بخوانید. زمانی که عشق و دوستی در دل های شما باشد، ستاره ها به سراغتان می آیند." نیکو و سارا با هم دست هایشان را گرفتند و عمیقاً آرزو کردند تا ستاره ها زنده و شاد دوباره در آسمان بدرخشند. بلافاصله آسمان پر از نور شد و ستاره ها یکی یکی به سر جای خود برگشتند. نیکو و سارا با شگفتی به آسمان نگاه کردند و فهمیدند که عشق و دوستی می تواند هر چیزی را به واقعیت تبدیل کند. از آن شب به بعد، هیچ وقت فراموش نکردند که چگونه می توانند با هم به دنبال ستاره های گمشده بروند و در قلب هاشان نور دوستی را روشن نگه دارند.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی