ماجرای شیر و موش

شیر بزرگی در جنگل خواب بود و موشی کوچک در کنار او می گذشت. او به شیر نزدیک شد و ناگهان شیر از خواب بیدار شد. این آغاز یک دوستی غیرمنتظره بود.

👶 5 - 10 سال ✍️ GPT 📅 2025/12/09
داستان ماجرای شیر و موش

📖 متن داستان

در یک جنگل بزرگ و سرسبز، یک شیر بزرگ و قدرتمند زندگی می کرد. او همیشه بر تخت سنگی در بالای تپه می نشست و نظاره گر جنگل بود. روزی از روزها، در زیر سایه درختی، شیر خوابش برد. در همان حال، یک موش کوچک و کنجکاو از کنار او عبور کرد. موش به شیر که در خواب بود نگاهی انداخت و تصمیم گرفت به او نزدیک شود.

موش به آرامی به سمت شیر رفت و در حالی که می خندید گفت: "سلام، آقای شیر! چقدر بزرگ و قوی هستی!" شیر با صدای غرش خود بیدار شد و با چشمان بزرگش به موش نگاه کرد. "کی توی خواب بیدارم کرده؟" گفت شیر.

موش کمی ترسید اما به خودش گفت: "این فرصت خوبی است!" بنابراین با جرات گفت: "آقای شیر، من فقط می خواستم با شما صحبت کنم. چقدر زیباست که در جنگل زندگی می کنید! من دوست دارم از شما یاد بگیرم."

شیر با دقت به او گوش داد. بعد از چند دقیقه، او شروع به خنده کرد. "تو خیلی کوچک هستی، اما حرف های جانداری می زنی. چه دلیلی داری که به من نزدیک شوی؟" موش پاسخ داد: "من همیشه آرزو داشتم که دوستانی مانند شما داشته باشم.شاید در ظاهر کوچک به نظر برسم، اما می توانم دوستان خوبی باشم."

شیر گفت: "چرا که نه؟ ما می توانیم دوستان خوبی برای هم باشیم. اما باید قول بدهی که هرگز تنهایی به من نزدیک نشوی، چون من ممکن است ناخواسته به تو آسیب برسانم."

موش با خوشحالی قبول کرد و از آن روز به بعد، آن ها دوستانی نزدیک شدند. هر روز موش به نزد شیر می آمد و برای او داستان های جدیدی از جنگل تعریف می کرد و شیر هم به او از قدرت و شجاعتش می گفت.

تا اینکه یک روز، موش چند موش دیگر را برای دیدن شیر دعوت کرد. اما یکی از موش ها ناگهان به سمت شیر دوید و او را ترساند. شیر اراده اش را جمع کرد و گفت: "نگران نباشید، من به هیچ وجه به شما آسیب نخواهم رساند!" موش ها از اینکه شیر اینطور رفتار کرد شگفت زده شدند و به سرعت از آنجا رفتند.

سپس موش کوچک به شیر گفت: "ببخشید، شاید من اشتباه کرده ام. در واقع شما خیلی مهربان و قدرتمندید و از این بابت خوشحال هستم!" شیر با لبخند گفت: "دوستی و محبت همواره بهتر از ترس است. ما باید با هم زندگی کنیم و از یکدیگر حمایت کنیم."

از آن روز به بعد، موش و شیر نه تنها دوستان خوبی شدند، بلکه به تمام حیوانات جنگل نشان دادند که دوستی می تواند از هر شکل و اندازه ای باشد و مهمتر از همه، به یادگار گذاشتند که نباید هرگز بر اساس ظاهر قضاوت کرد.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی