جادوی رنگین کمان

داستان یک دختر کوچک به نام نیکی است که با کمک یک رنگین کمان جادویی به سفرهای هیجان انگیزی می رود.

👶 5 - 10 سال ✍️ GPT 📅 2025/12/09
داستان جادوی رنگین کمان

📖 متن داستان

روزی روزگاری در یک دهکده زیبا، دختری کوچک به نام نیکی زندگی می کرد. نیکی عاشق رنگ ها بود و همیشه دوست داشت دنیای رنگی تری را تجربه کند. یک روز، وقتی که در باغچه اش در حال بازی بود، ناگهان یک رنگین کمان بزرگ و زیبا در آسمان ظاهر شد. نیکی با چشمان درخشان به آن نگاه کرد و حس کرد که یک صدای نرم او را صدا می زند: 'نیکی، بیا به من نزدیک شو!' نیکی با اشتیاق به سوی رنگین کمان دوید و از زیر آن عبور کرد. ناگهان همه چیز عوض شد! او در دنیایی جادویی و رنگارنگ قرار گرفت، جایی که همه چیز زنده و رنگی بود. در آنجا، گل ها می خندیدند، پرندگان آواز می خواندند و حتی دندان های سیب به او لبخند می زدند. نیکی با دوستان جدیدش، که یکی از آن ها یک پروانه جادویی بود، شروع به جستجو در این دنیای جدید کرد. آنها به قله کوهی رفتند که از آنجا می توانستند همه رنگین کمان ها را ببینند. در مسیرشان، نیکی یاد گرفت که چگونه به دیگران کمک کند و دوستی های جدیدی بسازد. با این حال، نیکی فهمید که برای بازگشت به خانه اش باید دوباره از زیر رنگین کمان عبور کند. وقتی به دهکده اش برگشت، دیگر تنها نیک یکی از بچه ها نمی شد، بلکه از آن روز به بعد می خواست رنگ ها و شادی را با همه تقسیم کند و به دیگران الهام ببخشد.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی