ماجراجویی باغ رنگین کمان

در یک باغ جادویی پر از رنگ و جذابیت ، یک اسم حیوان دست اموز شجاع به نام بلا ، راز گل های رنگین کمان را کشف می کند. او با کمک دوستانش ، قدرت مهربانی و کار تیمی را می آموزد تا رنگهای از دست رفته باغ خود را بازگرداند. در ماجراجویی دلپذیر خود پر از سرگرمی و دوستی به بلا بپیوندید!

👶 3 - 5 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/09/02
داستان ماجراجویی باغ رنگین کمان

📖 متن داستان

روزگاری در یک پادشاهی جادویی که خورشید همیشه درخشان بود ، یک اسم حیوان دست اموز به نام بلا وجود داشت. بلا خز سفید کرکی و قلب بزرگی پر از کنجکاوی داشت. او در یک آروغ دنج در کنار باغ رنگین کمان زندگی می کرد ، مکانی که گلها با رنگهای پر جنب و جوش شکوفا می شدند - قرمز ، آبی ، زرد و بنفش!

یک روز ، بلا از خواب بیدار شد تا باغ را در مشکل پیدا کند. رنگ گلها در حال محو شدن بود و باغ خاکستری و کسل کننده می شد. با یک هاپ مصمم ، بلا تصمیم گرفت که برای کمک به باغ عزیز خود باید کاری انجام دهد.

"اوه نه! ما نمی توانیم اجازه دهیم باغ رنگین کمان رنگ های خود را از دست بدهد!" بلا فریاد زد. او راه اندازی کرد تا دوستان خود را پیدا کند: Timmy The Tortoise ، Lulu The Ladybug و Sammy the Squirrel.

وقتی بلا آنها را پیدا کرد ، گفت: "باغ رنگین کمان ما به ما احتیاج دارد! ما باید رنگ ها را برگردانیم!"

تیمی به نظر می رسید ،

"شاید ما بتوانیم رنگین کمان گمشده را پیدا کنیم! او ممکن است بداند چگونه کمک کند!"

بنابراین ، آنها به ماجراجویی خود رفتند ، و تا زمانی که به رودخانه رنگین کمان درخشان رسیدند. آنها تماس گرفتند ،

"اوه رنگین کمان! لطفا به باغ ما کمک کنید!"

در کمال تعجب ، یک رنگین کمان درخشان ظاهر شد!

"چرا به کمک من احتیاج دارید؟" رنگین کمان به شدت چشمک زد.

"گلهای ما رنگهای خود را از دست می دهند ، و ما می خواهیم آنها دوباره زیبا شوند!" بلا شجاعانه گفت.

رنگین کمان لبخند زد ،

"برای بازگرداندن رنگهای آنها ، باید مهربانی را نشان دهید و با هم کار کنید! آیا می توانید همه به یکدیگر کمک کنید؟"

بلا و دوستانش مشتاقانه تکان دادند. آنها به یاد آوردند که کار تیمی جادویی است! آنها با یک مهربانی ، گلبرگهای افتاده را برداشتند ، گیاهان را سیراب کردند و هنگام کار ، ترانه های شاد را خواندند.

در حالی که آنها با هم کار می کردند ، یک درخشش نرم شروع به احاطه آنها کرد. گلها دوباره شروع به شکوفا شدن کردند ، رنگهای آنها از همیشه روشن تر می شوند!

و درست مانند آن ، باغ به یک رنگین کمان دیدنی و جذاب از رنگ ها تبدیل شد.

"متشکرم که دوستی واقعی را نشان دادید ، بچه های کوچک!" گفت رنگین کمان ، تمام رنگ های باغ را نیز درخشان می کند.

از آن روز به بعد ، بلا و دوستانش از باغ رنگین کمان مراقبت کردند ، همیشه به یاد می آورند که وقتی با هم کار می کنید و به یکدیگر کمک می کنید ، می توانید چیزی زیبا ایجاد کنید. و بنابراین ، باغ هرگز رنگهای خود را دوباره از دست نداد.

و همه آنها همیشه با خوشحالی زندگی می کردند ، پر از رنگ و شادی!

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی