در کوچه ی قدیمی شهر، کتابخانه ای متروکه وجود داشت که همیشه در آن قفل بود. علی و نازنین که بسیار کنجکاو بودند، یک روز متوجه شدند پنجره ی کوچکی باز است. آن ها به آرامی وارد شدند. بوی کاغذهای کهنه همه جا پیچیده بود. ناگهان نازنین کتابی با جلد چرمی را بیرون کشید و قفسه شروع به حرکت کرد! پشت آن دری مخفی نمایان شد. وقتی داخل رفتند، با اتاقی پر از نقشه و ابزارهای قدیمی روبه رو شدند. آن ها حس کردند به یک ماجراجویی واقعی پا گذاشته اند. معماهای روی دیوار نشان می دادند کسی در گذشته کتابخانه را به عنوان پناهگاه مخفی استفاده کرده است.
راز کتابخانه ی متروکه
علی و نازنین وارد کتابخانه ای قدیمی می شوند و با کمک سرنخ ها، راز مخفی پشت یک قفسه ی کتاب را کشف می کنند.
👶 7 - 10 سال
✍️ جلال اونق
📅 2025/09/14
📖 متن داستان
📱 اپلیکیشن اندروید
📱
🚀 به زودی!
امکان گوش دادن به داستانها در اپلیکیشن اندروید
🎵
گوش دادن آفلاین
📚
کتابخانه شخصی
⭐
ذخیره علاقهمندیها
🔔
اطلاعرسانی جدید