در محله ی کوچکشان باغ بزرگی بود که سال ها کسی به آن پا نگذاشته بود. یک روز علی و دوستانش تصمیم گرفتند وارد شوند. در باغ تابلویی زنگ زده دیدند که رویش نوشته بود: «راز در دل خاک است.» آن ها شروع به کندن کردند و جعبه ای پر از بذر گل پیدا کردند. بچه ها بذرها را کاشتند و باغ را دوباره زنده کردند. همه فهمیدند که کنجکاوی می تواند باعث شادی و زندگی دوباره شود.
سرنخ های باغ متروکه
بچه ها وارد باغ متروکه ی محله می شوند و با حل سرنخ ها داستان صاحب قدیمی آن را می فهمند.
👶 7 - 10 سال
✍️ جلال اونق
📅 2025/09/14
📖 متن داستان
📱 اپلیکیشن اندروید
📱
🚀 به زودی!
امکان گوش دادن به داستانها در اپلیکیشن اندروید
🎵
گوش دادن آفلاین
📚
کتابخانه شخصی
⭐
ذخیره علاقهمندیها
🔔
اطلاعرسانی جدید