راز ستاره خواب: داستانی برای کودکان درباره فواید زود خوابیدن

امیر همیشه آخرین نفری بود که در محله چراغ اتاقش خاموش می شد. او عاشق بازی با تبلت و تماشای کارتون تا دیروقت بود. اما صبح ها همیشه خسته و کسل بود و در مدرسه به زور چشم هایش را باز نگه می دارد. یک شب، وقتی باز هم در حال بازی بود، نور درخشانی از پنجره اتاقش وارد شد. موجود کوچک و درخشانی با بال های ابریشمی و لباسی از مه ماه روی تختش نشست. 'من لونا هستم، پری ستاره خواب.' امیر با تعجب پرسید: 'ستاره خواب؟ یعنی چی؟' لونا خندید: 'من به کودکانی مثل تو کمک می کنم تا معجزه خواب به موقع را بفهمند. اگر زود بخوابی، می توانی با من به سرزمین رویاها سفر کنی و فردا پرانرژی باشی.' امیر که کنجکاو شده بود، تبلت را کنار گذاشت و زیر پتو رفت. لونا با چوب جادویش یک ستاره کوچک روی پیشانی امیر کشید و او立即 احساس آرامش عمیقی کرد. لونا برایش توضیح داد: 'وقتی تو زود می خوابی، بدن کوچولوت مثل یک ابرقهرمان قوی می شود! مغزت همه چیزهای یادگرفته در مدرسه را مرتب می کند، قد می کشی و سلول های جدید ساخته می شوند، و سیستم دفاعی بدنت قوی تر می شود تا بیمار نشوی.' امیر در رویایش با لونا به سرزمینی پر از ابرهای نرم و رنگین کمان های درخشان سفر کرد. صبح که بیدار شد، احساس می کرد برای اولین بار پس از مدت ها واقعاً استراحت کرده است. پر از انرژی بود و حتی صبحانه را با اشتها خورد. از آن شب به بعد، امیر همیشه سعی کرد زودتر به رختخواب برود تا شاید دوباره لونا را ببیند و قدرت های ابرقهرمانی خواب را به دست آورد. او حالا در مدرسه تمرکز بیشتری داشت و همیشه شاداب بود. راز او چه بود؟ یک خواب خوب و به موقع!