سارا دختری خلاق و پر از رویا بود. او عاشق نقاشی و خواندن کتاب بود، اما یک مشکل بزرگ داشت: هر چیزی را هر جایی می گذاشت! مدادش زیر بالش، کتابش روی زمین و عروسکش در آشپزخانه. یک شب وقتی خوابید، خواب عجیبی دید. او به سرزمینی سفر کرد که به آن «سرزمین وسایل گمشده» می گفتند. در آنجا همه وسایلی که بچه ها در دنیا گم کرده بودند، زندگی می کردند!
سارا با تعجب دید کیف مدرسه اش، عروسک خرسی اش و حتی جوراب هایش همه در آن سرزمین هستند. وسایلش با ناراحتی گفتند: «ما همیشه گم می شویم چون تو ما را سر جایمان نمی گذاری!» سارا غمگین شد و قول داد که دیگر آن ها را گم نکند.
ناگهان جادوگری مهربان ظاهر شد و گفت: «اگر می خواهی وسایلت به خانه برگردند، باید یاد بگیری همه را سر جایشان بگذاری.» سارا پذیرفت و وسایلش با شادی به او برگشتند. وقتی صبح از خواب بیدار شد، با هیجان شروع کرد اتاقش را مرتب کردن. از آن روز به بعد، هر وسیله جای خودش را داشت. دیگر نه کتابش گم شد، نه عروسکش. او فهمید که مرتب کردن وسایل یعنی احترام گذاشتن به چیزهایی که دوست داریم.
این داستان به کودکان نشان می دهد که بی نظمی باعث گم شدن وسایل می شود و با نظم داشتن می توان همیشه وسایل مورد علاقه را در دسترس داشت.