دوستی واقعی با نه گفتن ساخته می شود

سارا دختری مهربان بود که همیشه دوست داشت همه را خوشحال کند. اما یکی از همکلاسی هایش به نام نرگس همیشه از او می خواست کارهای سخت و نادرستی انجام دهد؛ مثلاً مشق هایش را برایش بنویسد یا خوراکی هایش را بدهد. سارا ابتدا خجالت می کشید نه بگوید، اما وقتی دید نرگس هیچ وقت خودش برایش کاری نمی کند و فقط از او استفاده می کند، تصمیم گرفت شجاع باشد. روزی که نرگس دوباره خواست مشق هایش را به جای او بنویسد، سارا با آرامش گفت: «نه نرگس، من باید به کارهای خودم برسم. این درست نیست که من همیشه به جای تو مشق بنویسم.» نرگس اول ناراحت شد، اما بعدها فهمید که دوستی واقعی یعنی احترام گذاشتن به همدیگر، نه سوءاستفاده. از آن روز به بعد، سارا دوستان جدیدی پیدا کرد که با او بازی می کردند، می خندیدند و هیچ وقت چیزی نادرست از او نمی خواستند. او فهمید که نه گفتن باعث پیدا کردن دوستان بهتر و سالم تر می شود.