نازنین دختری پرشور و پرانرژی بود که همیشه می خواست بداند در کیف یا وسایل دیگران چه چیزی وجود دارد. یک روز وقتی در کلاس تنها ماند، چشمش به کیف دوستش مریم افتاد. کنجکاوی باعث شد زیپ کیف را باز کند. داخل کیف کتاب ها، دفترچه خاطرات و چند عکس خانوادگی بود. نازنین دفترچه را باز کرد و شروع به خواندن نوشته های مریم کرد.
وقتی مریم برگشت و دید دفترچه اش باز است، به شدت ناراحت شد. او با ناراحتی گفت: «نازنین! این دفترچه خصوصی است. این نوشته ها برای من خیلی مهم است. تو نباید آن را می خواندی.» نازنین که متوجه اشتباه بزرگش شده بود، خیلی خجالت کشید و از مریم معذرت خواهی کرد.
آن روز برای نازنین تبدیل به یک درس مهم شد. او فهمید که احترام به وسایل و نوشته های دیگران یعنی احترام به احساساتشان. نازنین به مریم قول داد که دیگر هیچ وقت بدون اجازه به وسایل او یا دیگران دست نزند. بعد از مدتی مریم هم دوباره به او اعتماد کرد و دوستی شان قوی تر شد.
این داستان به کودکان یاد می دهد که هرکس حق دارد وسایل و نوشته های شخصی خود را داشته باشد و دیگران باید به آن احترام بگذارند.