داستان کودکانه درباره اجازه گرفتن برای استفاده از وسایل دوستان در مدرسه

این داستان درباره پسری به نام رضا است که بدون اجازه از مداد رنگی دوستش استفاده می کند و دچار مشکل می شود. او یاد می گیرد که اجازه گرفتن احترام به دیگران است و باعث دوستی بیشتر می شود.

👶 7 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/09/17
داستان داستان کودکانه درباره اجازه گرفتن برای استفاده از وسایل دوستان در مدرسه

📖 متن داستان

روزی روزگاری پسری به نام رضا در یک مدرسه پر از بچه های شاد درس می خواند. رضا همیشه دوست داشت نقاشی های رنگارنگ بکشد، اما گاهی وسایل خودش را به کلاس نمی آورد. یک روز معلم نقاشی از بچه ها خواست یک تصویر از بهار بکشند. رضا مداد رنگی هایش را فراموش کرده بود. نگاهش به مداد رنگی های نو و زیبا روی میز دوستش، سعید افتاد. بدون اینکه چیزی بگوید، مداد را برداشت و شروع به رنگ کردن کرد. ناگهان سعید برگشت و دید مدادش در دست رضا است. او ناراحت شد و گفت: «رضا! چرا بدون اجازه گرفتی؟ این کار درست نیست!» رضا خجالت زده شد. معلم وقتی موضوع را فهمید، گفت: «رضا جان، وقتی می خواهی وسیله ای از کسی بگیری، باید اجازه بگیری. این کار نشانه احترام و ادب است.» رضا متوجه شد اشتباه کرده است. او از سعید عذرخواهی کرد و گفت: «ببخشید، دفعه بعد حتماً اجازه می گیرم.» سعید لبخندی زد و گفت: «عیبی ندارد، حالا با هم رنگ کنیم.» از آن روز رضا یاد گرفت که قبل از استفاده از وسایل دیگران، حتماً باید اجازه بگیرد. او فهمید این کار باعث دوستی بیشتر و دل های شادتر می شود.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی