قصه کودکانه درباره اجازه گرفتن برای استفاده از وسایل در خانه

این داستان درباره دختری به نام نرگس است که بدون اجازه از وسایل مادرش استفاده می کند و مشکلی ایجاد می شود. او یاد می گیرد که اجازه گرفتن باعث اعتماد و آرامش در خانه می شود.

👶 7 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/09/17
داستان قصه کودکانه درباره اجازه گرفتن برای استفاده از وسایل در خانه

📖 متن داستان

نرگس دختر کوچکی بود که عاشق بازی و امتحان کردن وسایل خانه بود. یک روز وقتی مادرش در آشپزخانه مشغول پختن غذا بود، نرگس به سراغ جعبه خیاطی مادر رفت. قیچی بزرگ و رنگارنگ را برداشت و شروع به بریدن کاغذها کرد. ناگهان دستش نزدیک بود آسیب ببیند. مادر با نگرانی آمد و گفت: «نرگس جان! این قیچی خطرناک است. چرا بدون اجازه برداشتی؟» نرگس سرش را پایین انداخت و گفت: «می خواستم بازی کنم.» مادر مهربانانه گفت: «عزیزم، بعضی وسایل برای بازی مناسب نیستند. اگر می خواهی چیزی استفاده کنی، باید اول اجازه بگیری تا مطمئن شوم برایت امن است.» نرگس کمی فکر کرد و گفت: «حق با شماست مامان. من باید اول اجازه می گرفتم.» بعد از آن، هر وقت نرگس می خواست از وسایل خانه استفاده کند، اول از مادر اجازه می گرفت. کم کم همه به او اعتماد کردند و او احساس خوشحالی و بزرگی کرد.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی