سفر خنده دار با آدم فضایی در پارک

ماجرای یک دختر و دوست آدم فضایی اش در پارک که رفتارهای عجیب آدم فضایی باعث ماجراهای بامزه و خنده دار می شود.

👶 7 - 12 سال ✍️ جلال اونق 📅 2025/09/17
داستان سفر خنده دار با آدم فضایی در پارک

📖 متن داستان

در یک روز آفتابی، دختری به نام نازنین تصمیم گرفت به پارک برود. او همیشه با کتابش روی نیمکت می نشست. اما این بار، صدای عجیبی از پشت بوته ها شنید. وقتی نگاه کرد، موجودی سبز و گرد با سه چشم پیدا شد! او خودش را «گورو» معرفی کرد. گورو خیلی مهربان بود، اما کارهایش عجیب به نظر می رسید. وقتی بچه ها تاب می خوردند، گورو هم خواست امتحان کند، اما با یک پرش کوچک تاب را تا بالای درخت فرستاد! وقتی نازنین بستنی خرید، گورو تصور کرد این یک چراغ جادویی است و شروع به فوت کردن آن کرد تا آرزوهایش برآورده شود. همه بچه ها از خنده ریسه رفتند. حتی وقتی پلیس پارک آمد تا نظم را برقرار کند، گورو فکر کرد او یک رهبر بزرگ زمین است و شروع کرد به تعظیم های پشت سر هم! نازنین با خنده گفت: «اینجا همه با هم دوست هستند، نیاز به تعظیم نیست.» روز بعد نازنین گورو را به خانه برد و خانواده اش هم با او دوست شدند. گورو فهمید که زمین پر از چیزهای جالب است و نازنین یاد گرفت که با مهربانی و خنده می توان با هر کسی دوست شد، حتی اگر از یک سیاره دیگر باشد.

📱 اپلیکیشن اندروید

📱
🚀 به زودی!

امکان گوش دادن به داستان‌ها در اپلیکیشن اندروید

🎵 گوش دادن آفلاین
📚 کتابخانه شخصی
ذخیره علاقه‌مندی‌ها
🔔 اطلاع‌رسانی جدید
📧 اطلاع‌رسانی