عنوان: خرگوش کوچولو و گذر از خیابان
در یک روز آفتابی، پاپی، خرگوش کوچولوی بازیگوش، توی حیاط خانهاش مشغول بازی بود. او عاشق فوتبال بود و با توپ قرمزش مدام به این طرف و آن طرف میدوید. اما ناگهان توپ از کنترلش خارج شد و به وسط خیابان پرید! پاپی بیاختیار دوید تا توپش را بگیرد، اما ناگهان صدای بوق بلندی شنید...
«بییییپ! بییییپ!»
یک ماشین قرمز تند تند نزدیک میشد! پاپی از ترس یخ زد و نمیتوانست حرکت کند. خوشبختانه راننده ماشین ترمز کرد و دقیقاً جلوی او ایستاد. پای پاپی میلرزید و قلبش تند میزد...
همان موقع، مامان خرگوشه با عجله خودش را رساند. او پاپی را بغل کرد و گفت: «عزیزم، خیابان جای بازی نیست! همیشه باید اول بایستی، گوش کنی، نگاه چپ و راست کنی و بعد با آرامش عبور کنی». پاپی با چشمان اشکآلود گفت: «اما توپم اون طرف بود...». مامان مهربانانه پاسخ داد: «اگر توپ یا هرچیز دیگری به خیابان افتاد، اول به بزرگترها بگو. آنها کمک میکنند تا درست و بیخطر آن را برداریم».
آن روز، مامان به پاپی یاد داد که چگونه از خط عابر پیاده استفاده کند، به چراغ راهنمایی توجه کند (حتی اگر سبز بود باز هم نگاه کند)، و هرگز بدون همراهی بزرگترها از خیابان رد نشود. پاپی قول داد همیشه این قوانین را رعایت کند.
از آن به بعد، هر وقت پاپی میخواست به پارک برود یا توپش به خیابان میافتاد، اول نفس عمیقی میکشید، مثل یک قهرمان به چپ و راست نگاه میکرد، دست مامان یا بابا را میگرفت و با اطمینان رد میشد. حتی به دوستانش هم یاد میداد: «اول بایستید، گوش کنید، نگاه کنید و بعد بروید!».
پیام آموزنده:
خیابان مانند یک رودخانه پراز ماشینهای تندرو است. با احتیاط و همراه بزرگترها از آن عبور کنید. یادتان باشد، ایمنی مهمتر از توپ، دویدن یا عجله کردن است!
پایان. 🐰🚦