لونا هیچ گربه معمولی نبود. در حالی که گربه های دیگر در نقاط آفتابی چرت می زدند ، لونا رویای کاوش در جهان وسیع فراتر از زمین را داشت. او با کلاه ایمنی فضایی و موشک ویژه خود ، سفر باورنکردنی را از طریق کهکشان آغاز کرد.
در اولین توقف خود ، لونا سیاره رنگین کمان را کشف کرد ، جایی که همه چیز با رنگ هایی که قبلاً هرگز ندیده بود ، می درخشد. موجودات رنگین کمان دوستانه به او آموختند که تفاوت ها جهان را زیبا می کند. لونا فهمید که کنجکاو و مهربان درهای دوستی های شگفت انگیز را باز می کند.
در مرحله بعد ، لونا از کریستال ماه بازدید کرد ، جایی که او با زوم ، یک بیگانه کوچک تنها که راه خود را از دست داده بود ، ملاقات کرد. آنها با هم پازل های ساخته شده از Starlight را حل کردند و به بزرگنمایی خانواده وی کمک کردند. لونا فهمید که کمک به دیگران بزرگترین شادی همه را به همراه دارد.
با پایان یافتن ماجراجویی لونا ، او فهمید که گنج واقعی سیارات او نیست ، بلکه دوستانی است که او ساخته و مهربانی که در این راه به اشتراک گذاشت.